رابطه بین قدرت مالی و خلاقیت در سازمان
باور عام بر این است که سازمانها با بودجههای نجومی، قدرت
خلق نوآوریهای بیشتری را دارند. با این حال، یک بررسی ساده درباره سازمانهایی که
بنیاد اولیه آنها برگرفته از یک ایده شخصی، یا جمع کوچکی، با بودجه ناچیزی بوده
است، تفکر ما درباره ارتباط قدرت مالی و خلاقیت را دگرگون خواهد کرد.
فهرست مطالب
کمیت در مقابل کیفیت
فرض کنید میخواهید آخر هفته را به ماهیگیری بروید. شما تمام ابزارهای ماهیگیری، از چوب ماهیگیری تا لباس مخصوص، چکمه و طعمه مناسب، را در اختیار دارید؛ اما تجربه کافی ندارید و تنهای یک یا دوبار ماهیگیری کردهاید. فکر میکنید چند ماهی میتوانید بگیرید؟ شما محل مناسب برای ماهیگیری را نمیشناسید، انواع ماهیها را نمیدانید و اصول ماهیگیری و استفاده از چوب ماهیگیری را بلد نیستید.
اتفاقی که میافتد این است که شما تمام آخر هفته خود را از این گوشه دریاچه به آن گوشه بیهدف میگردید. خسته میشوید و غروب با سطلی خالی و طعمههای دست نخوردهتان به خانه باز میگردید.
در کسب و کار هم با شرایطی مشابه مواجه هستیم. وقتی دانش و تجربه کافی در خلق ایده و یافتن افراد ایدهپرداز وجود نداشته باشد، بودجه هرچقدر هم قابل توجه باشد کمکی به آینده شرکت نخواهد کرد. بنابراین مدیریت بودجه در جهت ایجاد خلاقیت در رویکرد سازمان مهمتر از قدرت مالی است. صرف کردن بیملاحظه سرمایه خلاقیت ایجاد نمیکند، برعکس، آن را تخریب میکند.
پرندهای را فرض کنید که تازه به دنیا آمده و از مادر خود دور افتاده است. او غریزه پرواز دارد و وقتی زمانش برسد میپرد. حال اگر شما آن را گوشه حیاطتان بیابید و هر روز بیش از اندازه به او غذا بدهید و در مکان گرم و دنجی نگهش دارید، چه اتفاقی برایش میافتد. یا دیگر تمایلی برای پرواز و دور شدن ندارد، یا اینکه ماهیت و فیزیک جدیدش این اجازه را به او نخواهد داد. این همان بلایی است که مدیریت بد امور مالی سازمان میتواند بر سر کارمندان خلاقش و آینده سازمان بیاورد.
اگر بودجه شرکت مدیریت نشود، حس پرواز ذهنی و خلق ارزش، از بخش بخش شرکت گرفته میشود و کارمندان دچار رکود در فعالیتهای کاری خود میشوند. هرجا رکود استقرار یافت، خلاقیت یک عامل بازدارنده و ناخوشایند قلمداد میشود و به شدت ترد خواهد شد.
هدف اصلی ما در کافه اینو، اتصال صنایع و سازمانهای داخلی به دنیای زنده و پر از تکنولوژی جهانی است؛ جایی که از ایده تا اجرا، هیچ کارآفرین و ایده پردازی احساس تنهایی در مسیر موفقیت و ناامیدی از حصول نتیجه را نداشته باشد.
ظرفیت نوآوری در مقابل توان نوآوری
باید تمایزی قایل شویم بین ظرفیت و توان نوآوری در یک شرکت. ظرفیت نوآوری آن میزان بودجه و نیروی انسانی است که سازمان میتواند، در مواقع نیاز و در جهت اهداف خود، به وسیله آن فرایندی نوآورانه را عملیاتی کند. در واقع، این همان پتانسیل و ذخیره سازمان است.
توان نوآوری، توانایی سازمان در خلق ارزش برای مشتریان و بازار هدف خود است. توانایی ساخت محصولاتی که مشتری آن را مفید بداند و برای خریدش راغب باشد، یا خدمتی باشد که مشتریان به آن نیاز دارند و حاضرند در قبال دریافتش هزینهای قابل توجه را پرداخت کنند. هر سازمانی، هرچقدر بزرگ، نیاز دارد که سیاست دقیقی برای سرمایهگذاری در ابزارها، نیروی انسانی و منابعی که باعث افزایش توان نوآوری میشوند، داشته باشد.
سرمایهگذاری در توان نوآوری سازمان باعث خلق جوابهایی میشود که به پایهایترین سوالات شرکت و جامعه هدفش پاسخ میدهند.
نوآوری باز
نکته کلیدی دیگر، داشتن یک فضای نوآوری باز است. یعنی یک ساختار سازمانی که در امر نوآوری تنها متکی به منابع داخلی خود نیست و از هر چشمه خارجی برای ارتقای توان نوآورانه خود بهره میبرد.
سازمانی که منزوی است و تنها به منابع خود، مثل منابع انسانی و بخش تحقیق و توسعه خود سازمان، اعتماد دارد، هرگز افقهای دورتر را نمیبیند و همیشه از ماراتنهای خلاقیت در بازار هدف خود عقب میماند.
بازخورد مشتریان، جامعه علمی و نتیجه تحقیقاتشان، رقبا، سازمانهای تحقیقی مستقل و مهمتر از همه “مردم عادی” مهمترین منابع اخذ دانش هستند که سازمان نباید از آنها غافل شود. انتقاد، شاید موثرترین، گرچه گاهی سختترین، شیوه برای کسب آگاهی از فرایند سازمان باشد. چه کسی بهتر از یک مشتری دائمی شاکی از محصول شرکت شما، میتواند برای بهبود کیفیت آن به شما ایده بدهد؟
کافه اینو دریچهای است رو به تحلیلها و راهکارهای جدید برای کسب و کارهای دنیای امروز. ما خلاقیت را به معنای واقعی نوآوری باز ترجمه کردهایم، تا بهترین فرایند مدیریتی را به مشتریان خود پیشنهاد بدهیم. در اینجا هدف مشابهیابی نیست، هدف در واقع طرح یک ساختار یکتا برای سازمانی یکتاست. ما برای مشتریانمان چهارچوبی تعریف میکنیم که در آن ایدههای نو سازمانی ایجاد شود و در مسیر تحقق ایدههای جاهطلبانه آنها همراهیشان خواهیم کرد.
بنابراین، مهم نیست سرمایه شما چقدر است، مهم این است ایده شما چقدر جذاب است. چقدر توان خلق ایدههای بعدی را دارید و تا چه اندازه هیجان خلق محصول یا خدمتی متفاوت از آنچه وجود دارد، در شما جوش و خروش میکند. باقی ماجرا راهی است که در آن ما تجربه و دانشی به بلندی انجام داریم و شما را از آن بهرهمند خواهیم کرد.
کافه اینو، به عنوان شرکتی فعال در بخش مشاوره توسعه کسب و کار، تیم تخصصی ایدهپردازی و آموزش تولید و پرورش ایده در سازمانها را دارد. هدف اصلی این تیم آموزش مقابله با رکود و کرختی در راندمان سازمان است.
یقینا، و این گروه ماموریت کشف افقهای جدید برای سازمان و هدایت آن تا پیشرفت در کسب و کار و توسعه حوزه و دامنه فعالیت را دارد.
نیر چاوشی
نیر چاوشی یک مدیر خلاق و موفق در حوزه استارتآپهاست که سابقه مدیریت شرکتهایی مثل کارگشا و کافه اینو را دارد. چاوشی دانش آموخته رشتههای مهندسی صنایع، مهندسی فناوری اطلاعات و MBA است. آخرین مدرک تحصیلی او DBA است.
بدون دیدگاه